گزارشی از زندگی مردم جزیره لافت و گسترش قاچاق گازوییل در مرزهای جنوبی کشور
پول قاچاق وسوسه میکند
«من نمیدونم قانون رو کی نوشته، اما میدونم هیچ جای دنیا، هیچ قانونی نیست که آدمیزاد رو گشنه بخواد» وقتی سفر آخر ناخدا خورشید به قاچاق گره خورد، ناخدا حرف دل مردانی را زد که هر شب با نگرانی اهل خانه بدرقه میشوند تا روزی خود را از قاچاق بگیرند. داستان این نگرانی، سالهای سال است که در مرزهای کشور مرور میشود. از مخدر که میگویند بلای جان جامعه شده، بگیر تا کالا و سوخت که زیرپای اقتصاد را کشیده.
اختلاف قیمت سوخت داخل ایران با کشورهای همسایه، چند سالی است، سفره بزرگی پهن کرده که بسیاری دور آن نشستهاند و تجارت پرسودی دارند. از محرومترین شهر مرزی تا جزایر معروف جنوب کشور که مدیریت جاذبههای آن میتوانست چشم مردمانش را بر وسوسه قاچاق ببندد، دور این سفره نشستهاند و نان در سوخت میزنند.
کنار جنگلهای سرسبز حرا، در شمال قشم، بندری است با مردمانی از نسل دریانوردان ایرانی که هنوز هم میشود در میانشان ناخداها، معلمهای دریا و ملاحانی را یافت که با بیرونق شدن تجارت کالا از این بندر، فقط راوی داستانهای سفر به هندوستان و زنگبار شدهاند. روزگاری تا آفریقا میرفتند تا به سفارش تاجران، چوبهای صندل را به ایران بیاورند و حالا ساحلنشین و راویان سفرهای دور شدهاند.
زندگی اهالی لافت از دیرباز با مبادله دریایی گرهخورده اما با تغییر مناسبات تجارت دریایی، لنجها دیگر نمیتوانند به همان شکل سابق و با مبادله کالا زندگی جمعیت رو به رشد لافت را تامین کنند، آن هم زندگی پرهزینه در یک جزیره گردشگری که حتی مصرف یک هفته آب را هم باید با بهای گزاف از آب شیرینکنها خرید، تانکری ۵۰ هزار تومان.
در مقابل این زندگی پرهزینه، درآمد قاچاق پول کمی نیست، آنقدری هست که زندگی سنتی مردم لافت را زیرسایه خود بکشد و وسوسه اغواکننده قاچاق گازوییل را بهجان ساکنانش به خصوص جوانان بیندازد. این وسوسه حتی باعث شده نوجوانان ۱۲-۱۰ ساله هم نیمکتها را رها کنند و گوشهای از جریان قاچاق شوند. گوشهای از جریانی شوند که تنها دور استانهای مرزی نمیچرخد، تمام استانهای کشور درگیر آن هستند، گازوییل از استانهای مختلف به شهرهای مرزی میرسد و از کوره راهها و آبهای شمالی و جنوبی از کشور خارج میشود. به گفته خارجکنندگان غیرقانونی گازوییل از کشور که محلیها به آنها شوتی میگویند، گازوییلی که از لافت به روی آب میرود، از هرمزگان، فارس و کرمان به بندر میرسد.
گازوییل سهمیهای لیتری ۱۵۰ تومان به لنجدارها، کامیوندارها، فعالان حوزه کشاورزی و صنعت فروخته میشود و آنها، سهمیه خود را لیتری ۳۰۰ تومان شوتی ها میگویند، میفروشند. گازوییلی که لیتری ۳۰۰ تومان خریداری شده، با قایق موتوری به لنجهایی میرسد که در خورها منتظرند تا گازوییلها را به کشتیهای خارجی برسانند. کشتیها، هر لیتر گازوییلی که غیرقانونی از ایران خارج میشود را لیتری ۲۵۰۰ تا ۳ هزار تومان میخرند و این یعنی سودی ۲۲۰۰ تا ۲۷۰۰ تومانی برای فروش هر لیتر گازوییل قاچاق.
برای این سود باید آزادی و گاهی جانت را کف دستت بگذاری، هر چند خطرش از قاچاق مخدر کمتر است و سودی کمخطر را نصیب گازوییلکاران میکند اما به هر روی اسمش قاچاق است و مخاطرات بسیاری دارد. نوجوانان و جوانان بسیاری در این راه و برای آنکه بتوانند بر ترس خود غلبه کنند و جان خود را کف دست بگیرند، به مصرف موادمخدرهای صنعتی روی آوردهاند، شیشه مصرف میکنند تا هیجانشان را افزایش دهند و آنها را برای پولی که با کار ساده به دست نمیآید، آماده خطر کند.
سـود قاچـاق گازوییـل و بهطورکلـی فرآوردههای نفتی با افزایش قیمت ارز که از ماههای پایانیسال ۹۰ آغاز شده بود و در سال ۹۱ به اوج رسید، طعم شیرینتری به خود گرفت و حتی هدفمندی یارانهها و افزایش قیمتها هم نتوانست جلوی قاچاق گازوییل را بگیرد. با افزایش قیمت ارز و چند برابر شدن آن، قیمت گازوییل داخل مرزهای کشور با کشورهای همسایه اختلافی چندهزار تومانی را به نمایش میگذارد که هرکسی را برای این سود وسوسه میکند. در کشورهای همسایه که ایران مرز آبی یا خاکی با آنها دارد، هر لیتر گازوییل ۵ تا ۷ هزار تومان قیمت خورده، حال آنکه هر لیتر گازوییل غیرسهمیهای داخل کشور لیتری ۳۵۰ تومان است یعنی از کمترین قیمت گازوییل در کشورهای همسایه، ۴هزار و ۶۵۰ تومان ارزانتر.
گره فقر مهمترین دلیل بروز چنین ناهنجاریهایی، فقر است حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا معتقد است، با عدم توازن منطقهای روبهرو هستیم، عمدهترین منابع و سرمایهگذاریها در کلانشهرها صورت گرفته و بقیه مناطق به صورت کویری رها شدهاند، مرزها خالی شده و فضا برای گرایش به چنین رفتارهایی باز شده است. این فضا، صرف نظر از اقتصاد، مشکلات امنیتی هم ایجاد کرده است. هم در ایران و هم در کشورهای همسایه توجه کمتری به مناطق مرزی شده، در چنین شرایطی باتوجه به اینکه قیمت سوخت در این کشورها بسیار بالاتر از ایران است، این موضوع جاذبه قاچاق سوخت را به شدت برای ایرانیها افزایش داده و مرزهای باز امکان استفاده از این جاذبه را فراهم کرده. نیروی کار ساکن در شهرهای مرزی، زمانیکه شغلی ندارند تا معاش خود را تامین کنند یا به قاچاق موادمخدر روی میآورند که هزینههای آن بسیار سنگین است یا به قاچاق سوخت و کالا رو میکنند که هزینه آن از دست دادن محموله قاچاق به اضافه جریمهای است که باید بپردازند. به همین دلیل میتوان گفت مهمترین دلیل بروز چنین ناهنجاریهایی فقر است و عدم توازن منطقهای که در کشور با آن روبهرو هستیم». وی دست میگذارد روی جاذبههای مناطقی که درگیر قاچاق کالا و سوخت هستند و میگوید: «ظرفیتهای نیروی انسانی و جاذبههای منطقهای میتواند سرمایهگذاری در این مناطق را افزایش دهد و به بهبود توازن منطقهای کمک کند. باید ظرفیتها شناسایی شود. ظرفیتهایی که در برخی از این مناطق وجود دارد موجب خلق درآمد و ثروت میشود و میتواند ساکنان این مناطق را که برای معاش رو به قاچاق آوردهاند، از این پدیده مصون نگه دارد. دولت تنها باید این ظرفیتها را به سرمایهگذاران نشان دهد و زیرساختها را فراهم کند، زیرا تنها راه نجات کشور از قاچاق سوخت و کالا، تصحیح عدم توازن در کشور است. باید اطلسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای کلیه کشور فراهم کنیم. این اطلس میتواند اطلاعات منطقهای را به سرمایهگذاران بدهد و فرصت سرمایهگذاری ایجاد کند تا این توازن کمی برقرار شود».
مرجانها میمیرند، ماسهها آسفالت میشوند سود قاچاق گازوییل برای شوتیها نان دارد، اما داغ سختی را روی سینه محیطزیست گذاشته است. وقتی ماموران دریابانی یا انتظامی سر برسند، شوتیها گازوییلهای قاچاق را به دریا میریزند تا از جریمه نهچندان سنگینی که برایشان بریده میشود در امان بمانند. جریمه هر لیتر گازوییل کشف شده براساس نرخ روز آن تعیین میشود و معمولا بین ۴ تا ۵ هزار تومان خواهد بود. حال آنکه جریمهای که محیطزیست برای هر لیتر گازوییل تخلیه شده در خشکی یا دریا در نظر گرفته، تنها ۲هزار تومان است. این اختلاف جریمهای به سرازیر شدن هزاران لیتر گازوییل به دریا منجر شده است. جریمهای که به گفته سروش مدبری، رئیسانجمن زمین شناسی باتوجه به تورم ۴۰درصدی که کشور با آن روبهرو است، نمیتواند منطقی باشد، زیرا این رقم جریمه چندسال پیش تعیین شده و در این مدت بازنگری نشدهاند.
تنها گازوییل نیست، قاچاقچیان سوخت، برای بنزینهای قاچاق نیز همین تصمیم را میگیرند و این تصمیم، به سرازیر شدن ۴میلیون لیتر سوخت در دریا و خشکی، تنها در ۷ماه نخستسال جاری، منجر شده و این، یعنی فاجعه، یعنی مرگ مرجانها، تخریب آبسنگها و کاهش زادآوری آبزیان. یعنی اگر پاهایت را روی ساحل خلیج فارس بگذاری دیگر نرمی شنها را در بسیاری از بخشهایش حس نخواهی کرد. ماسهها بر اثر مخلوط شدن با مشتقات نفتی همچون بنزین و گازوییل به آسفالت تبدیل شدهاند.
نفت سبک در زمانی که با هوا مواجه شود، به نفت سنگین تبدیل میشود و ساحل را آسفالت میکند. مدبری با اشاره به این تغییر شیمیایی میگوید: «نفت سنگین، ماسههای ساحلی را همچون آسفالت کرده است. نفت و فرآوردههای نفتی، هیدروکربنی تولید میکنند که مصمومیتزاست و برای موجودات زنده بسیار خطرناک. دادگاهها هم دانش زیستمحیطی ندارند. در صدور احکام، توجه چندانی به آسیبهای زیستمحیطی سرازیر شدن میلیونها لیتر سوخت به خلیج فارس، نمیشود. به همین دلیل در بسیاری از موارد فعالان غیرقانونی سوخت پس از پرداخت جرایمی که سالها پیش تعیین شدهاند، به چرخه قاچاق سوخت بازمیگردند و دوباره همهچیز تکرار میشود. به پیشینه فعالیتهای زیست محیطی هم که نگاه کنیم، خواهیم دید که یک پیشینه موفق درخصوص رفع آلودگیهای زیستمحیطی نداشتهایم و به این ترتیب میتوانیم نتیجه بگیریم، چنانچه جرایم هم تغییر کند و افزایش یابد، منابعی که از طریق جرایم قاچاق به دست میآید صرف رفع آلودگیهای زیست محیطی نخواهد شد. اما میتوان به این امید داشت که اگر جریمه سرازیر شدن سوخت یا فرآورده نفتی قاچاق به محیطزیست از جریمه کشف آن بیشتر شود، قاچاقچیان نفتی، ترجیح دهند که فرآوردههای نفتی قاچاق را در محیطزیست تخلیه نکنند تا جرایم کمتری بپردازند». فقر، بیکاری و وسوسه درآمد عالی، همه چیز را بههم میریزد. فرق نمیکند موضوع چه باشد، محیطزیست یا منافع اقتصادی کشور. وقتی درآمد نباشد، دخل و خرج نخواند یا وسوسه پول زیاد در سر باشد، به هیچکدام از اینها فکر نمیشود. تنها به راهی نگاه میشود که میتواند خیالات فرار از فقر، بیکاری و... را به واقعیت نزدیک کند. شاید برای رسیدن به همینها، شوتیها که روزیشان با قاچاق سوخت گره خورده، تاکنون هزاران بار زیرلب این جمله ناخدا خورشید را زمزمه کرده باشند که «هیچ جای دنیا، هیچ قانونی نیست که آدمیزاد رو گشنه بخواد»،« هیچ جای دنیا، هیچ قانونی نیست که آدمیزاد رو گشنه بخواد» و...
مریم میرزایی- شهروند
انتهاي خبر // اقتصاد پنهان :::: کد خبر 7352 زمان مخابره: 11/12/1392 8:59