مهر آمد اما از داروی رایگان برای بیماران خاص خبری نیست
اولین وعده عملی نشده دولت روحانی چیست؟
بیماران کشور این روزها حال و روز خوشی ندارند.گرانی و کمبود دارو از یک طرف و افزایش هزینه...
پارسینه-گروه اقتصادی: بیماران کشور این روزها حال و روز خوشی ندارند.گرانی و کمبود دارو از یک طرف و افزایش هزینه های درمان و بیمارستان ها از طرف دیگر عرصه را برای بیماران تنگ کرده است.
هر چند پیش از تحریم ها نیز خدمات پزشکی و دارویی در کشور چندان ارزان نبود وبیمه ها نیز دردی از بیماران به خصوص بیماران خاص دوا نمی کرد اما این روزها کار برای بیماران مشکل تر شده است تا جایی که بسیاری در خانه ها انتظار مرگ را می کشند چرا که پولی برای دوا و درمان ندارند.
در این میان خبری خوشحال کننده و امیدوارکننده از سوی دولتی ها اعلام شد.خبر این بود: "داروهای بیماری های خاصرایگان می شود."
خبری که امید به زندگی طبیعی را به دل های بیمار هموفیلی ها، ام اسی ها،بیماران کلیوی و ... بازگرداند اما پای عمل که رسید تکذیب ها اغاز شد!
در حالی که قرار بود از اول مهر ماه داروهای بیماری های خاص با وعده رئیس سازمان تامین اجتماعی رایگان شود اما حالا با گذشتن نزدیک به 10 روز از مهر ماه این اتفاق نیافتاده و وزیر بهداشت که خود بودجه این داروها را تامین و به بیمهها داده است در مقابل شنیدن این خبر متعجب میشود و درنهایت روسای انجمنهای بیماران خاص هرگونه خبری درباره رایگانی داروهایشان را تکذیب میکنند.
در این میان معاون درمان سازمان تامین اجتماعی با وجود اظهار بی اطلاعی وزیر بهداشت، از فهرست 136 قلم داروی بیماریهای خاص که قرار است بهصورت رایگان دراختیار بیماران تحت پوشش تامیناجتماعی قرار بگیرد خبر داده و گفته: این لیست برای داروخانهها ارسال شده تا آنها را در اختیار بیماران خاص قرار دهند.
به گفته هدایتا... ادیبنیا، تاکنون 400 میلیارد تومان از اعتبار وزارت بهداشت به سازمانهای بیمهگر پرداخت شده است که 49 درصد آن سهم سازمان تامیناجتماعی شد؛ اما وزیر بهداشت هرگونه خبر رایگان شدن این داروها را تکذیب کرده است و ناممکن دانسته.
همین چند روز پیش بود که آقای وزیر گفته بود: من از رئیس سازمان تامیناجتماعی خواهش میکنم مطالبی را بگوید که قادر به انجام آن است.
این یعنی هاشمی بودجهای برای پرداخت تفاوت قیمت داروهای بیماران خاص به بیمهها پرداخت نکرده است.
از سوی دیگر از سوی معاون وزیر بهداشت عنوان شده بود که تنها داروهای ایرانی بیماریه های خاص عضو تامین اجتماعی رایگان می شود و سخنان رئیس این سازمان درست بیان نشده است!
با این حال نه داروهای ایرانی بیماران خاص، مثل بیماران هموفیلی، تالاسمی، کلیوی و ام اس و نه داروهای خارجی رایگان شد اگرچه گفته میشود که از چند روز گذشته پخش داروی رایگان در داروخانه ها آغاز شده است!
در این میان اگر سری بهداروخانه های کشور بزنید و سراغ از داروی رایگان بگیرید تنها با تعجب مسئل داروخانه مواجه می شوی که از همه جا بی خبر است و روسای انجمن های بیماری های خاص نیز همواره تاکید می کنند که خبری از داروی رایگان نیست و این وعده ای اجرایی نشده است که تنها برای مدتی کوتاه امید را به خانه بیماران بازگردانند!
در هر حال باید منتظر ماند و دید در نهایت چه آینده ای برای بیماران خاص و داروهایشان رقم خواهد خورد و سرانجام این وعده اجرایی خواهد شد یا خیر؟
صدور اعلان قرمز برای خاوری از سوی اینترپل
جانشین فرمانده ناجا از صدور اعلان قرمز برای خاوری از سوی دبیرخانه اینترپل خبر داد و گفت: پلیس کانادا هیچگونه بهانهای برای عدم استرداد خاوری ندارد.
به گزارش سرویس «انتظامی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سرداراحمدرضا رادان در دومین نشست مشترک قضات و کارشناسان قضایی با پلیس بینالملل با اشاره به پرونده خاوری، گفت: با همکاری تنگاتنگ پلیس، دستگاه قضایی و وزارت امور خارجه، پرونده استرداد خاوری تشکیل شد به نحوی که این موضوع را در کشور کانادا پیگیری کردیم.
وی با اشاره به اینکه، طبیعی بود که کانادا تمایلی برای همکاری با ایران برای استرداد خاوری به عنوان مجرم نداشته باشد، افزود: این کشور به بهانههای مختلف، مبنی بر اینکه خاوری شهروند کانادا محسوب شده و بر اساس قانون این کشور استرداد امکان ندارد، از تحویل وی ممانعت میکرد از این رو توسط پلیس ایران سوابق خاوری از بانک اطلاعاتی استخراج و مستقیما به پلیس کانادا و دبیرخانه اینترپل اعلام شد.
رادان اظهارکرد: طبق این سوابق، زمانی که مسئولان کشور کانادا اعلام کرده بودند که خاوری شهروند این کشور است، اساسا وی در کانادا حضور نداشت از این رو این مدارک مجدد به دبیرخانه اینترپل ارسال شد و دبیرخانه به این نتیجه رسید که برای خاوری باید اعلان قرمز صادر کند.
جانشین فرمانده ناجا خاطرنشان کرد: پس از صدور اعلان قرمز، پلیس ایران استرداد خاوری را از پلیس کانادا درخواست کرد اما مسئولان کانادایی اعلام کردند که با توجه به پروندههای ارسالی از سوی پلیس ایران و نیز اعلان قرمز صورت گرفته، تائید میکنیم خاوری در کانادا و تورنتو است اما ما هنوز نتوانستهایم محل اقامت وی را پیدا کنیم
به گزارش ایسنا،رادان گفت: پلیس ایران پس از این موضوع محل اقامت، شماره تلفن و عکس خاوری را به همراه مدارک دیگر به پلیس کانادا ارسال کرد، از این رو پلیس این کشور هیچگونه بهانهای برای عدم استرداد خاوری ندارد.
وی اعلام کرد: در صورتی که پلیس کانادا در پیداکردن محل اقامت خاوری مشکل دارد، تیمی از پلیس جمهوری اسلامی ایران بمنظور دستگیری خاوری به کانادا اعزام میشوند.
جانشین فرمانده ناجا افزود: از نظر دبیرخانه اینترپل هرآنچه که باید برای استرداد خاوری صورت بگیرد، انجام شده و به پلیس کانادا اعلام میکنیم برای تحویل خاوری به ایران هیچگونه بهانهای ندارند و بهتر است برای حفظ اعتبار خود خاوری را به ایران تحویل دهند تا به اتهامات وی رسیدگی شود.
رادان افزود: اشرافیت و موضوع استیفای حقوق در خارج از مرزها از ضوابط بینالملل است و در صورتی که مورد بیتوجهی قرار گیرد به ضرر کشور ذی نفع میشود.
وی ادامهداد: عدم تقویت در روابط دیپلماسی و دیپلماتیک موجب میشود تا مجرمان داخل و خارج از مرزها احساس امنیت پیدا کنند
رادان تصریح کرد: بیشترین اعلان قرمزی که برای مجموعه کشورهای عضور اینترپل صادر میشود، به ترتیب جرائمی مانند موادمخدر، قتل، کلاهبرداری، سرقت، جعل، جرائم تروریستی و نیز به تازگی جرایم سایبری است. این جرم اخیر جای خود را با جرائم تروریست و قتل عوض کرده است.
جانشین فرمانده ناجا گفت: برای جرائمی که در اینترپل و دبیرخانه مرکزی آن، اعلان قرمز صادر میشود از جرائمی است که داخل مرزها و کشور ما موضوعیت دارند.
رادان اظهارکرد: ما هنگامی درخواستهای بینالمللی خود را از دبیرخانه اینترپل مطالبه میکنیم که مسیرهای قانونی آن را طی کرده باشیم. در صورتی که اقدامات ما روی پروندهها کافی نباشد، نمیتوانیم از حقوق خود دفاع کنیم.
وی تصریحکرد: بحمدالله توانمندی دستگاه قضا و پلیس در زمینه مبارزه با جرائم و نیز اشراف بانک اطلاعاتی ما موجب شده تا دبیرخانه اینترپل اقرار کند که پروندههای پلیس بینالملل ایران از کفایت برخوردار است به نحوی که کسی نمیتواند به اعلان قرمز آن اعتراض داشته باشد.
رادان تاکید کرد: باید روی استیفای حقوق در بحث تعقیب و استرداد مجرمان و حقوق اتباع در آن سوی مرزها توجه بیشتری داشته باشیم.
جانشین فرمانده نیروی انتظامی بر ضرورت تشکیل و راهاندازی کمیته ملی استرداد مجرمان برای پروندههای مهم تاکید و خاطرنشان کرد: امیدوارم با روحیه خوب در پلیس و دستگاه قضایی، در آینده افقهای خوبی را در این زمینه شاهد باشیم.
به گزارش «تابناک»، مصر همه روابط خود با ایران در حوزه گردشگری را متوقف کرده و در بیان دلیل این کار، به «نگرانیهای امنیتی» اشاره نموده است؛ کاری که بیش از هر چیز، بیانگر فاصله گرفتن دولت جدید این کشور از رویه دولت قبلی نسبت به ایران است.
به نوشته «رویترز»، راشا عزیزی، سخنگوی وزارت گردشگری مصر گفته: «هماکنون وضعیت امنیتی، به این وزارتخانه اجازه نمیدهد از برقراری مسافرتها با ایران، از جمله پرواز هواپیماها و تبادلات گردشگری حمایت کنیم».
رویترز اشاره کرده، این سخنان در حالی گفته میشود که نخستین پرواز رسمی میان دو کشور ایران و مصر پس از ۳۴ سال، در ماه مارس سال جاری برقرار شده بود.
بنا بر آمارهای رسمی، ۴۳ ایرانی در ماه آوریل از مصر بازدید کردند. با این حال، هیچ گاه پروازهای روتین میان دو کشور برقرار نشد.
در آن زمان، بیشترین مخالفت با ورود گردشگران ایرانی، از سوی گروههای تندروی سلفی بود که ایران را به تلاش برای ترویج تشیع در مصر متهم کرده و خواستار قطع ارتباطات گردشگری با ایران بودند. همین مسائل بود که سبب شد دولت مصر، مکانهای گردشگری ایرانیان را به چند محل خاص محدود کند.
با این حال، بعید است دولت سکولار نظامی جدید مصر، برای قطع روابط گردشگری با ایران به دغدغههای سلفیها توجهی نشان داده باشد؛ بنابراین، به نظر میرسد مهمترین عامل در این تصمیمگیری از سوی دولت مصر، بازتعریف منافع این کشور در سطح منطقه باشد، زیرا اکنون عربستان سعودی و حامیان منطقهای این کشور (مهمترین رقبای منطقهای ایران) مهمترین پشتیبانان دولت مصر به شمار میروند.
تحلیل اظهارات مقامات آمریکایی پس از دیدار با نخست وزیر رژیم صهیونیستی، طرح و بررسی مهمترین مسائل اقتصادی کشور، برنامههای احزاب و گروهها برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و تعطیلی اجرای قانون اصل چهل و چهار قانون اساسی به طور موقت مهمترین مطالب روزنامههای امروز است.
آقای رییس کل! روان بازار را به هم ریختید
بررسی مسائل مهم اقتصاد ایران در جمع اعضاي هيات نمايندگان اتاق بازرگاني، صنايع و معادن تهران اخبار مهمی را در بر داشته که به صفخات روزنامهها راه یافته است.
اعتماد به تهديد بزرگ بيكاري به روایت مشاور اقتصادي رييس جمهور پرداخته و نوشته: «نرخ بيكاري بالا و دشواري هاي تامين سرمايه لازم براي ايجاد فرصت هاي جديد شغلي بزرگ ترين تهديد كشور در سال هاي 1392 تا 1396 است. باتوجه به اينكه دولت تازه يي بر سر كار آمده و قصد اصلاحات اقتصادي دارد و هر تصميم براي اصلاح در اقتصاد كلان به كند شدن اقتصادي منجر خواهد شد، اين تهديد بزرگ كشور به معما تبديل شده است. واقعيت اين است كه مسير اصلاحات اقتصادي در سال هاي اخير ناهموار شده و مجموعه بزرگي از اقدام هاي اصلاحي در حوزه هاي ارزي، تجاري، سياستگذاري، پولي و مالي ضرورت دارد و هركدام از اصلاحات ياد شده با نوعي كند شدن فعاليت ها ممكن است همراه باشد و اقتصاد را دچار افت مي كند، معماي شغل و اصلاحات پيچيده تر مي شود. در اين فضايي كه در آن هستيم و بانك هاي كشور توانايي كافي براي تجهيز منابع مالي ندارند و بازار سرمايه نيز در راه تامين سرمايه مورد نياز بنگاه هاي كشور بزرگ نشده است دو راه براي حل اين معما وجود دارد. راه حل اول و عيني تر، تصحيح روش هاي تعامل با دنياست تا بتوان از اين راه منابع مالي مورد نياز براي ايجاد شغل فراهم كرد و راه ديگر افزايش بهره وري از سرمايه هاي موجود است. اگر مجموعه تحولات اقتصادي و سياسي كشور همراه با تحولات اقتصاد جهاني نباشد و تعامل دقيق و كارآمد ايجاد نشود فشارهاي داخلي كه ايجاد مي شود معماي حل بيكاري را سخت مي كند. سياست و اقتصاد در ايران بايد پيوندي مناسب برقرار كنند تا با حداقل هزينه ها از شرايط دشوار امروز ايران كه ويژگي آن «ركود تورمي» است عبور كنيم.» آنچه خوانديد نتيجه گيري مسعود نيلي استراتژيست اقتصاد ايران و مشاور اقتصادي رييس جمهور حسن روحاني است كه روز گذشته در جمع اعضاي هيات نمايندگان اتاق بازرگاني، صنايع و معادن تهران بيان شد. نيلي تاكيد كرد، نتيجه گيري به دست آمده حاصل مطالعات همه جانبه يي است كه توسط گروه كارشناسان اقتصادي دانشگاه شريف انجام شده است. اين مطالعات به درخواست اتاق تهران انجام شده و در 10 جلد دردست چاپ است. مشاور اقتصاد ايران گفت: اين مطالعات روي چالش هاي اصلي اقتصاد ايران براي سال هاي 1392 تا 1396 متمركز شده است و البته با انتخابات امسال ارتباطي ندارد و كاري نيست كه به دولت مرتبط باشد.
آرمان هم بخشی دیگر از سخنان نیلی را مورد توجه قرار داده که بر اساس آن، رشد تورم 6 ماه دیگر متوقف میشود. این روزنامه نوشته: دکتر مسعود نیلی پیش از آنکه مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهوری شود به عنوان یک اقتصاددان پیشبینیهایش را در مورد شاخصهای مختلف اقتصادی بیان میکرد. از جمله هشدارها و پیشبینیهای او طی سالهای قبل در مورد نرخ بیکاری و نرخ تورم طی ماههای اخیر شکل واقعی به خود گرفته و حال وی در قامت مشاور رئیسجمهوری پیشبینی کرده است که نرخ رشد تورم در 6 ماه آینده متوقف میشود. وی که روز گذشته به میان اعضای اتاق تهران رفته بود، پیشبینی خود را از تورم در 6 ماه آینده اعلام کرده است. وی در این مورد توضیح داد: هرچه تورم بالاتر میرود نوسانهای تورم هم افزایش مییابد اما آنچه که فکر میکنیم اتفاق میافتد این است که در 6 ماه باقی مانده نرخ رشد تورم که اکنون کمی کند شده متوقف خواهد شد. در عین حال نرخ رشد اقتصادی منفی نیز تا پایان سال باید متوقف شود.
بهار پاسخ آل اسحاق رییس اتاق تهران به سیف را با عنوان «آقای رییس کل! روان بازار را به هم ریختید» تیتر کرده و توضیح داده است که: انتقادها به سخنان ارزی سیف راه خود را به اتاق تهران، نیز باز کرد. یک هفته از روزی که رییس کل بانک مرکزی در جمع اعضای اتاق ایران حاضر شد و در حاشیه این دیدار از رسیدن نرخ ارز به کف قیمتها خبر داد میگذرد اما طی شدن این هفت روز، از وزن انتقادهایی که به رییس کل بهدلیل موضعگیری ارزیاش میشود، نکاست و حتی میتوان گفت به پشتوانه تاثیری که این سخن بر بازار ارز در این یک هفته گذاشت، انتقادها تندتر نیز شد تا جایی که بعضی از نمایندگان مجلس سیف را به سکوت دعوت کردند.
دیروز، مشاور ارشد رییسجمهوری به میان اعضای اتاق تهران آمد و این انتقادها به موضعگیری سیف در این جلسه سر باز کرد و یحیی آلاسحاق با اشاره به اینکه از سخنان اخیر رییس کل بانک مرکزی برداشت نادرست شده است، تعیین سقف و کف برای نرخ ارز در بازار را در شأن دولتمردان ندانست و به این طریق نارضایتی خود و اعضای اتاق نسبت به موضعگیری ارزی سیف را به گوش مسعود نیلی رساند.
بهار سپس نوشته که آلاسحاق در ادامه به بحث روز اقتصادی کشور یعنی موضعگیری ارزی رییس کل بانک مرکزی اشاره کرد و گفت: برداشتها از سخنان اخیر رییسکل بانک مرکزی نادرست بود، اما اقتصاد دستوری نباید وارد ادبیات دولتمردان شود. او گفت: «ارز دو مساله دارد؛ اولی نرخ ارز و دومی ثبات نرخ ارز است و همه میدانیم که با وجود اهمیت نرخ ارز، آنچه برای اقتصاد کشور و فعالان اقتصادی دارای اهمیت بسیار بالاتری است ثبات نرخ ارز در یک محدوده مدیریت شده است.گران یا ارزان شدن نرخ ارز مساله ثانویه است.» آلاسحاق با اشاره به اینکه تیم اقتصادی دولت هم به این مساله اعتقاد دارد که اقتصاد دستوری و امری قابلاجرا نیست تاکید کرد که نرخ ارز را بازار و تعادل عرضه و تقاضا مشخص میکند. او توضیح داد: «از دید ما سخنان دکتر سیف برای جلوگیری از اثرگذاری بیش از حد فضای روانی بوده است. زیرا ممکن بود کاهش بیمنطق نرخ ارز، شوک مجددی در پی داشته باشد.» آلاسحاق تاکید کرد که بحث امریهای بودن اقتصاد در هیچ حوزهای پذیرفتنی نیست و تعیین کف و سقف یا کم و زیاد بودن نیز در شأن دولتمردان نیست.
سرليست اصلاحات در انتخابات مجلس آينده کیست؟
تهران امروز در گزارشی از تحركات زودهنگام گروههاي اصلاحطلب براي مجلس دهم نوشته: عمر دولت حسن روحاني وارد سومين ماه خود نشده كه اصلاحطلبان به مدد نفوذي كه اين روزها در بدنه اجرايي كشور به دست آوردند، انتخابات مجلس دهم را كليد زدهاند. در همين راستا ديروز خبرگزاري فارس از تشكيل 5 كميته از سوي اين جناح سياسي خبر داد تا برنامههاي خود را براي انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان هماهنگ کنند. اين خبر اضافه ميكند كه اصلاحطلبان در استانها فعال شده و در حال شناسايي افراد مستعد براي فعاليتهاي حزبي و رقابتهاي انتخاباتي هستند.
انتشار خبرهاي غيررسمي راجع به تحركات انتخاباتي اصلاحطلبان در حالي است كه اين جريان هنوز با مشكلات عديدهاي از جمله عدم انسجام سياسي براي ورود به آوردگاههاي انتخاباتي و نيز جبهه متكثر رهبري دست به گريبان است.آماده شدن اصلاحطلبان براي انتخابات مجلس آينده در حالي است كه بهمن 78 و ششمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي آخرين انتخاباتي بود كه اين جريان توانست آراي مردم را به خود جلب كرده و اكثريت مجلس را كسب كند. به عبارت ديگر اصلاحطلبان در سه انتخابات مجلس گذشته مغلوب حريف اصولگرا شدند.پيروزي حسن روحاني از اعضاي جامعه روحانيت مبارز در يازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري كه با حمايت برخي چهرههاي اصلاحطلب صورت گرفت، هر چند موفقيت رسمي اين جريان محسوب نميشود،اما با همراهي كسب برخي كرسيهاي شوراهاي شهر و روستا در برخي شهرها اميدي در اين جريان متكثر ايجاد كرد. اين اميد هر چند در ابتدا صرفا به صورت يك آرزوي رسانهاي و به عنوان «ديروز پاستور،امروز بهشت و فردا بهارستان» مطرح شد ولي بهتدريج و با بالا رفتن اعتماد به نفس سياستمداران اين جريان كه حضور شان در برخي پستهاي اجرايي كشور آن را تقويت كرد، باعث شد امروز اصلاحطلبان زودتر از رقيب خود به فكر كرسيهاي سبز بهارستان افتاده و براي آن برنامهريزي كنند.
شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات از جمله تشكيلات رسمي جريان اصلاحطلبي كشور است كه عموما در فعاليتهاي انتخاباتي تلاش دارد فعال ظاهر شود. رياست اين شورا هفته گذشته رسما از حزب همبستگي به حزب اسلامي كار منتقل شد. ظاهرا متولي به صدا در آوردن زنگ انتخابات مجلس اين شوراي اصلاحطلبان است.براي پيگيري خبري كه به صورت غيررسمي راجع به فعاليت انتخاباتي اصلاحطلبان منتشر شد سراغ حسين كمالي «دبيركل حزب اسلامي كار» و «رئيس دورهاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات» رفته و صحت و سقم خبر تشكيل 5 كميته انتخاباتي از سوي اصلاحطلبان را جويا شديم. وي ضمن اينكه از تشكيل اين 5 كميته ابراز بياطلاعي كرد، عنوان كرد به خاطر عدم حضور در نشستهاي قبلي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات از تصميمات اين جبهه بيخبر است.با اين وجود محمد نيشابوري «سخنگوي حزب اسلامي كار» كه به نمايندگي از اين حزب در جلسات شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات شركت ميكند درباره تشكيل اين 5 كميته به تهران امروز ميگويد: كميتههايي كه در دوره جديد و در بازنگري آييننامه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات ديده شده از قبل نيز وجود داشته و ربطي به انتخابات مجلس نهم يا انتخابات آينده ندارد.وي نسبت به فعاليتهاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات براي انتخابات مجلس نهم ابراز بياطلاعي كرد و گفت: در مدت حضور بنده در جلسات اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات بحثي راجع به چگونگي ورود به انتخابات مجلس آينده نشده است.نيشابوري در عين حال انتخابات را جزو دستوركارهاي اصلي احزاب دانست و گفت: قطعا آسيبشناسي انتخاباتهاي گذشته و نيز برنامهريزي براي انتخابات آينده در دستور كار شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات است.
اين فعال سياسي اصلاحطلب تلاش جبهه تبليغاتي اصلاحطلبي براي چهرهسازي جهت انتخابات مجلس آينده را رد نكرد و در واكنش به اينكه آيا قرار است محمدرضا عارف براي سرليستي جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس آينده آماده شود، گفت: تا امروز چه در ديدارهاي رسمي و چه در ديدارهاي غيررسمي و شخصي چنين چيزي از زبان عارف بيان نشده است.سخنگوي حزب اسلامي كار با اشاره به كنارهگيري عارف در انتخابات رياستجمهوري گذشته به نفع حسن روحاني افزود: كسي كه ظرفيت اين را داشته كه نامزد انتخابات رياستجمهوري شده و موج بزرگي در انتخابات رياستجمهوري گذشته ايجاد كند قطعا از ظرفيت بالايي برخوردار بوده ولي به شكل رسمي چنين درخواستي از سوي اصلاحطلبان به عارف ارائه نشده است.طبيعي است با توجه به فاصله بيش از دو ساله به موعد برگزاري انتخابات مجلس دهم ممكن است هر طرح و برنامهريزي تغيير كند،اما آنچه مبرهن است توجه گسترده اصلاحطلبان به رقابتهاي آينده از جمله انتخابات مجلس است؛هر چند شايد اين برنامهريزي هنوز در حد ايده و فكر در محافل سياسي و بين چهرههاي اين جريان دست به دست ميشود.
اعتماد هم پیشنهاد مرتضي حاجي برای انسجام اصلاح طلبان با محوريت خاتمي براي انتخابات مجلس را مورد توجه قرار داده و نوشته: مرتضي حاجي، وزير آموزش و پرورش دولت اصلاحات كه در چهار سال گذشته راه سكوت را در پيش گرفته بود مانند بسياري از فعالان سياسي اصلاح طلب اين روزها بيشتر مصاحبه مي كند و به بيان نظراتش مي پردازد.
اعتماد ادامه داده است که :وزير آموزش و پرورش دولت اصلاحات درباره فعاليت اصلاح طلبان اظهار كرد: دامنه اصلاح طلبي گسترده است و سليقه ها هم داخل آن همسان نيست: بنابراين تشكل هاي اصلاح طلب بايد در ذيل منشور اصلاحات كه در گذشته توسط آقاي خاتمي تدوين و اعلام شده است سامان پيدا كنند و انسجام يابند تا در آينده، اين انسجام موجب ايجاد يك اتحاديه يا جبهه شود. اين فعال سياسي اصلاح طلب در ادامه با اشاره به اينكه «به حزب فراگير اعتقاد ندارم»، خاطرنشان كرد: يك حزب فراگير شبيه حزب رستاخيز زمان محمدرضا پهلوي مي شود. احزاب بايد جداگانه با تعريف مواضع خود شكل پيدا كنند و در كار فراگيري مثل انتخابات، جبهه يي براي كار مشترك تشكيل بدهند.
چرا اجرای «اصل44» متوقف شد؟
شرق نوشته که با دستور دولت روحانی اجرای اصل44 قانون اساسی بعد از ششسال از تصویب مجلس متوقف شد. البته این توقف مقطعی است تا به گفته خود دولتمردان ابهامات آن اصلاح شود و آنگاه اجرای آن دوباره از سر گرفته شود. دستور توقف اجرای قانون اصل44 زمانی رسمی شد که لایحه اصلاحیه قانون بودجه سال 92 توسط دولت یازدهم به مجلس رفت. در این اصلاحیه دولت عدد 37هزارمیلیاردتومانی واگذاریها را به هفتهزارمیلیارد کاهش داده تا از این طریق مانع واگذاریهای عجولانه شود. حمیدرضا فولادگر، رییس کمیسیون اصل44 مجلس در تشریح بیشتر این خبر میگوید: «دولت جدید درصدد است با اصلاح ساختار شروع خوبی را در این رابطه انجام دهد البته دولت احمدینژاد در تدوین آییننامهها و ساختارسازی اقدامات مناسبی را انجام داده است اما با آغاز فعالیت خود در اجرای سیاستهای کلی اصل44 حجم وسیعی از واگذاریها را بیمنطق انجام داده است.»
فرشاد مومنی در مطلبی برای همین روزنامه، بازگشت به روح ابلاغیه اول را مهمترین اولویت دولت میداند و میگوید: به نظر میرسد که بازنگری بنیادی آنچه بهعنوان ابلاغیههای اول و دوم سیاستهای کلی اصل44 مطرح، سپس تبدیل به قانونی با همین عنوان شد، در زمره مهمترین اولویتهای دولت جدید باشد. واقعیت این است که پدیده خصوصیسازی در ایران، از همان ابتدا بهصورت ناقص، متولد شد و تلاشهایی که از آن زمان تاکنون صورت گرفته به واسطه در نظر گرفتهنشدن برخی بدیهیات اولیه و اصول و مبانی پایهای بازآرایی جایگاه و منزلت دولت و بخش خصوصی، همچنان رویههای نادرست پیشین را بازتولید میکند. در این میان به نظر میرسد برای درک عنصر گوهری مورد نیاز برای توجه کافی، بهترین شاهدمثال، بازنگری نحوه واکنش گروههای ذینفع به ابلاغیههای اول و دوم سیاستهای کلی اصل44 باشد چراکه ابلاغیه اول، واجد اکثریت قریب به اتفاق ملاحظات زیربنایی و اصلاحات نهادی بود و در آن پیشبینی شد تا زمانی که آن اصلاحات بنیادی صورت نگرفته، دولت اجازه جابهجایی مالکیتهای خود را تحت عنوان خصوصیسازی نداشته باشد. این ابلاغیه با کمترین استقبال و واکنش در میان گروههای ذینفع روبهرو شد. اما هنگامی که با یک فاصله زمانی اندکی بیش از یک سال، ابلاغیه دوم انتشار یافت و در آن با اضافهکردن قیدوبندهای بسیار، اجازه واگذاری مالکیتهای دولتی مطرح شد، گروههای ذینفع واکنشی حیرتانگیز از خود نشان دادند. آنها این مجوز را با عنوان انقلاب اقتصادی جدی مورد استقبال و ستایش قرار دادند. واقعیت این است که اگر قرار باشد انقلابی در اقتصاد ایران اتفاق بیفتد اتفاقا پایبندی عملی به مفاد ابلاغیه اول، این قابلیت را داشت که برای چنان انقلابی بسترسازی کند اما از آنجا که در غیاب آن، مجموعه اصلاحات و تحولات پیشبینیشده در ابلاغیه اول، هرگونه جابهجایی داراییهای دولت به هیچوجه مضمون توسعهای نداشته و وجه غالب آن، چیزی فراتر از توزیع رانت نخواهد بود، اجازه جابهجایی داراییهای دولتی قبل از تمهید بسترهای نهادی مورد اشاره در ابلاغیه اول به هیچوجه استعداد شکلدهی به انقلاب اقتصادی مورد اشاره نخواهد داشت. بر این اساس ضروری است که یک واکاوی دقیق و منصفانه از بنیانهای اقتصاد سیاسی و این واکنشهای متعارض صورت پذیرد تا بایستههای حرکت به سمت مطلوب، آشکارتر شود. اینک با توجه به آنچه در دولت احمدینژاد گذشت، گرچه باید اذعان کنیم نظام ملی و اقتصاد ایران هزینههای بسیار بزرگی را متحمل شد اما اگر حداقل به ازای پرداخت این هزینهها، درسی از آنچه اتفاق افتاده فراگرفته شود میتوان امیدوار بود که در این زمینه خاص، آیندهای بهتر از گذشته فراروی اقتصاد ایران باشد.
کافی است توجه داشته باشیم که در فاصله سالهای 1368 تا پایان سال 1383، کل واگذاریهای صورتگرفته توسط دولتهای آقایان هاشمیرفسنجانی و محمد خاتمی، کمتر از سههزارمیلیارد تومان بوده است اما تنها در دوره سالهای 1385 تا 1391، رقم واگذاریها از مرز 130هزارمیلیارد تومان عبور کرده است. به عبارت دیگر در دوره هشتساله گذشته، مجموعه واگذاریها چیزی بالغ بر 45 برابر کل داراییهای واگذارشده در دولتهای پنجم تا هشتم بوده است.
نکته حیرتانگیز در این زمینه آن است که با وجود این جهش در واگذاری داراییهای دولت، میزان مداخلههای دولت در اقتصاد، در دوره اخیر به طرز حیرتانگیزی نسبت به دو دولت قبل از خود افزایش نشان میدهد ضمن آنکه چیزی نزدیک به یک سوم کل این واگذاریها، اساسا ناظر بر رد دیون و بدهیهای دولت بوده است. یعنی دقیقا آن چیزی که در ادبیات موضوع، با عنوان «گناه بزرگ و نابخشودنی برای دولت» ثبت شده است. هنگامی که دولت، داراییهای بیننسلی را صرف امور جاری و بیانضباطیهای مالی گسترده خود میکند در واقع از حجم داراییهای بیننسلی کاسته و عملا فرصتهای توسعه را محدودتر میسازد. این دقیقا چیزی است که در دوره احمدینژاد اتفاق افتاده است. برای برون رفت از شرایط حاد کنونی، به نظر میرسد که بازگشت صادقانه، نظاموار و نهادمند به روح ابلاغیه اول همچنان راهگشا باشد. اما برای حرکت به این سو، دولت به معنای قوهمجریه با یک محدودیت جدی روبهروست. به این معنا که در سند قانون بودجه سال 92، مانند قوانین بودجه سالهای قبل از آن، دولت بابت کسب درآمد از محل فروش سهام شرکتهای دولتی، هزینههایی در نظر گرفته است بنابراین تا زمانی که دولت اقدام به طراحی یک برنامه راهگشا در زمینه بازنگری ساختار هزینههای به غایت ناکارآمدشده خود نپردازد، امکان عبور ار شرایط کنونی در زمینه واگذاری داراییهای خود فراهم نخواهد شد.
اتهام بزرگی که کیهان به دولت میزند
اظهارات تند مقامات آمریکایی علیه کشورمان پس از ورود نتانیاهو به آمریکا موضوع تحلیل و بررسی روزنامههای امروز است.
اعتماد در بخشی از مطلبی با عنوان «اوباما مجبور است نتانياهو را آرام نگه دارد» نوشته: اظهارات اوباما، پس از ديدار با نتانياهو، نخست وزير اسراييل درباره ايران با واكنش هاي متفاوتي در ميان فعالان سياسي ايران روبه رو شده است. عده يي از تحليلگران ايراني معتقدند واقعيت اوباما همين چهره يي است كه پس از ديدار با نتانياهو بروز داده و عده ديگر مي گويند سخنان او پس از ديدار با نخست وزير اسراييل كاركرد ديگري داشته و مخاطبش ايران نيست. هرميداس باوند، تحليلگر بين الملل در دسته دوم تحليلگران مي گنجد. او معتقد است اوباما بايد نتانياهو را راضي نگه دارد و در عين حال به ديپلماسي با ايران ادامه دهد.
باوند ادامه داده است که: در دنياي ديپلماسي بايد اظهارات سياستمداران را بسته به اينكه در چه شرايطي و براي چه مخاطبي بيان مي شود ارزشگذاري كرد. نتانياهو آن گونه كه خودش نيز اذعان كرد به امريكا رفت تا موضع اين كشور را عليه ايران برانگيزد. به اعتقاد من اوباما نيز آن سخنان را مطرح كرد تا به نوعي نخست وزير اسراييل را ساكت كرده باشد. به همين دليل بايد سخنان اوباما را در همان جهت ارزيابي كرد. در كشور خود ما نيز مقامات دولتي و حكومتي وقتي در جمع بسيجيان صحبت مي كنند اظهارات شان متفاوت از آن چيزي است كه در جمع دانشجويان يا خبرنگاران طرح مي كنند. بنابراين تا حدودي اين مساله طبيعي است. اگر مسوولان عربستان هم به امريكا سفر مي كردند اوباما به شيوه يي متفاوت اظهارنظر مي كرد. اين تفاوت در بيان واژه ها و لحن سياستمداران در ملاقات هاي مختلف امري طبيعي است.
کیهان در یادداشت روز خود با عنوان «گریههای خندهدار!» به قلم شریعتمداری اتهامات وسیعی را متوجه دولت کرده و از جمله در بخشی از مطلب خود نوشته: سؤال این است که چرا باید رژیم صهیونیستی از روند مذاکرات و اقدامات صورت گرفته در نیویورک عصبانی باشد؟! و کدامیک از اقدامات هیئت محترم جمهوری اسلامی ایران میتواند خشم این رژیم کودککش را برانگیخته باشد؟! البته باید به این نکته ظریف توجه داشت منظور آن نیست که هیئت ایرانی علیه رژیم صهیونیستی موضعی نداشته است، بلکه با مروری بر آنچه در نیویورک و قبل از آن در جریان مقدمات سفر اتفاق افتاد، هیئت محترم کشورمان، اولاً؛ علیه رژیم صهیونیستی موضع جدیدی که پیش از آن بیسابقه بوده است اتخاذ نکرده بنابراین، خشم نتانیاهو نمیتواند و نباید آنگونه که تظاهر میکند، به خاطر مواضع ضدصهیونیستی جدیدی باشد که در گذشته سابقه نداشته است! و ثانیاً؛ هیئت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در سفر نیویورک و مقدمات اولیه آن، امتیازاتی به رژیم اشغالگر قدس داده است که تاکنون بیسابقه بوده است، از این روی، نتانیاهو برخلاف تظاهر به عصبانیت، باید از روند مذاکرات و اقدامات هیئت ایرانی در نیویورک بسیار خشنود نیز باشد.
4- در این گزارهها دقت کنید؛
الف: چند هفته قبل از سفر نیویورک و بعد از قطعی شدن این سفر، آیتالله هاشمی رفسنجانی - به عنوان یکی از استوانههای دولت جدید- در اقدامی عجیب و غیر منتظره اعلام کرد «ما، با اسرائیل سر جنگ نداریم. حالا اگر عربها جنگ کردند، ما کمک میکنیم»! آقای هاشمی با این اظهارنظر که بلافاصله بازتاب داخلی و خارجی گستردهای یافت به رژیم اشغالگر قدس پیام داد دولت جدید از نظر حضرت امام(ره) که خواستار محو اسرائیل بود دست کشیده است! آیا غیر از این است؟!
ب: رئیس جمهور محترم کشورمان در نیویورک و به عنوان یک پیشنهاد اعلام کرد اسرائیل باید به معاهده NPT بپیوندد. این اظهارنظر که به نوشته روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» همه دیپلماتها را مبهوت کرده بود، امتیاز بزرگی به رژیم صهیونیستی یعنی به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل بود! البته این اظهارات را میتوان از نوع خطای بیان و سهواللسان تلقی کرد ولی متأسفانه این خطا تاکنون از سوی دولتمردان محترم تصحیح نشده است.
آیا رژیم صهیونیستی باید از این امتیاز آنهم از زبان بلندپایهترین مسئول اجرایی ایران اسلامی، عصبانی باشد؟!
ج: آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان در آستانه سفر به نیویورک و در پاسخ به خانم «کریستی پلوسی» نوشته بود «ایران هرگز هولوکاست را انکار نکرده است» و با این حرکت خود از جایگاه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، «هدیه»ای بزرگ و باورنکردنی به رژیم اشغالگر قدس داده بود. آقای ظریف در سفر نیویورک نیز در مصاحبه با شبکه ABC علاوه بر محکوم کردن هولوکاست، پای را فراتر نهاده و درباره نظر رهبر معظم انقلاب که هولوکاست را «افسانه» نامیده بودند، به خبرنگار ABC گفته بود «این واژه در نسخه انگلیسی سایت رهبر معظم انقلاب، اشتباهی ترجمه شده است»! آیا نتانیاهو و سایر مقامات رژیم کودککش بایستی از این که وزیر خارجه کشورمان با اهدای این امتیاز، یکی از بزرگترین دغدغههای رژیم صهیونیستی را برطرف کرده است، عصبانی باشند؟!
د: دولتمردان محترم مورد اشاره در تحلیلی که با عرض پوزش فقط خندهدار است و در خوشبینانهترین احتمال، از کماطلاعی آنان حکایت میکند، نزدیکی ایران و آمریکا و رابطه آنها با یکدیگر را یکی از دلایل عصبانیت رژیم اشغالگر قدس معرفی کردهاند! که باید پرسید؛ آیا تصور میکنید آمریکا رابطه خود با اسرائیل را فدای رابطه و نزدیکی با ایران میکند؟! مگر نشنیدید که اوباما در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل یکی از موانع نزدیکی ایران و آمریکا را دشمنی ایران با اسرائیل دانست؟! و آیا اظهارات دو روز قبل اوباما که «اسرائیل همپیمان استراتژیک آمریکاست» را فراموش کردهاید؟ و مگر ندیدید که بعد از آن همه تبلیغ شما درباره تعامل جدید با آمریکا، مقامات آمریکایی چه پاسخی دادند؟! آنها مانند سی و چند سال گذشته با صراحت و این دفعه با صراحت بیشتر اعلام کردهاند که ایران «خنثی»! «دست کشیده از آرمانها» و تسلیم شده در برابر باجخواهی آمریکا را میپسندند، حالا خودتان قضاوت کنید، آیا ایرانی- نستجیر بالله- با این ویژگیها که آنان میپسندند میتواند برای رژیم اشغالگر قدس نگرانکننده باشد؟!
5- با توجه به شواهد غیرقابل تردید فوق چگونه میتوان ادعا کرد که نتانیاهو از روند مذاکرات نیویورک عصبانی است و این ادعای بیاساس را نشانه موفقیت بزرگ مذاکرات نیویورک تلقی کرد؟! در حالی که به وضوح میتوان دید تظاهر مقامات رژیم صهیونیستی به عصبانیت «نعل وارونه» است و هدف از آن، اولا؛ فریب اذهان عمومی در داخل و ثانیا؛ ترغیب و تشویق دولتمردان محترم به ادامه روال کنونی است! وگرنه با شرحی که گذشت نتانیاهو باید از خوشحالی در پوست خود نگنجد و با دم خود گردو بشکند! خوشبختانه اظهارات اخیر ریاست محترم جمهوری و برخی از همان دولتمردان را میتوان و باید نشانه پی بردن آنان به محاسبه غلط پیشین تلقی کرد.
این روزها بحث پیرامون حضور هیات ایرانی در نیورک، و مکالمة «حسن روحانی» و «باراک اوباما»، داغ داغ است. از حواشی که بگذریم، در مورد حضور هیات ایرانی در سازمان ملل، در سی و پنج سال گذشته، واقعیت مشترکی وجود دارد: هرگاه روسای جمهور ایران به سازمان ملل رفته اند به چهرة اول، یا حداقل یکی از مهمترین چهره های خبرساز در این تجمع جهانی بدل شده اند. سئوال این است که چرا روسای جمهور ایران «همواره» در این رخداد بین المللی خبرساز می شوند؟
فی المثل چرا رئیس جمهور اتریش، «هاینس فیشر»،که از قضا در کشور خودش بسیار هم محبوب است، چهرة اول این رخداد جهانی نیست؟ ماجرا زمانی جالب تر می شود که بدانیم روسای جمهور ایران در نیویورک، دست به هیچ ماجراجویی هم نمی زنند و از قضا، جزء نظم پذیرترین روسای حاضر در اجلاس های سالیانه سازمان ملل هستند. آنها نه مانند کاسترو به جای پانزده دقیقه، پنج ساعت سخنرانی کرده و نه مانند معمر قذافی منشور سازمان ملل را پاره می کنند و نه مانند نتانیاهو، نقاشی هایشان را از پشت تریبون سازمان ملل نمایش می دهند! با این همه بسیار موردتوجه هستند. کافی است که به تعداد و کیفیت ملاقات های حسن روحانی و محمدجواد ظریف در همین سفر اخیر توجه کنید.
ظریف در صفحة فیس بوک خود نوشته است: «آخر سفر فهرست کامل ملاقات ها را تقدیم خواهم کرد. فکر نمی کنم کشور مهمی مانده باشد که با رییس جمهور یا وزیرش (یا هر دو) در این سفر ملاقات نشده باشد. آنهم به درخواست خودشان و بعضا با پیگیری شدید [تاکید از ماست]». به نظر نمی رسد که همة این روسای جمهور یا وزرا مثلاً دوستان قدیمی محمد جواد ظریف باشند که پس از سالهای غیبت و دوری او از نیویورک، دلتنگ وی شده باشند!
حقیقت چیز دیگری است. دلیل استقبال از هیات های ایران، تعلق شان به گفتمان انقلاب اسلامی است. آنها حامل پیام انقلاب اسلامی هستند، انقلابی که نظم موجود در جهان را به طور بنیادینی به چالش می کشد و نظامات حاکم بر جهان را ناعادلانه می داند. نه تنها نظم جاری را نمی پذیرد، بلکه «همواره» یک صورت جایگزین هم دارد. این گفتمان، روز به روز نوتر و برافروخته تر می شود و امکان ها و فضاهای جدیدی در اختیار حاملانش قرار می دهد.
محمد علی رجایی در روزهای داغ پس از انقلاب و اوایل جنگ به سازمان ملل رفت، وقتی که هنوز «نظم دوقطبی» بر جهان حاکم بود و امروز حسن روحانی از ایران، جزیرة ثبات خاورمیانة ناامن، به نیویورک می رود، در حالی که دیگر شوروی وجود خارجی ندارد و آمریکا در اولیّات سیاست خارجی اش دچار مشکل است. ثانیاً روسای جمهور ایران در سی و پنج سال گذشته، خودشان با یکدیگر اختلاف دیدگاه های زیادی داشته اند.
دولت ها با شعارهای متفاوتی در داخل بر سر کار آمده اند، اما در سطح جهانی، همواره حرفی جذاب برای شنوندگان «جهانی» داشته اند. «گفت وگوی تمدن ها»، «مدیریت جهانی» و «جهان بدون خشونت و افراطی گری»، هر سه یک آبشخور دارند و آن، انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ است.
روسای جمهور ایران عزیزند و فی المثل با روسای «جمهوری اتریش» و «جمهوری تاجیکستان»، متفاوت هستند. راز این متفاوت بودن، همانی است که در بیان «قاسم سلیمانی» آمده است: «احترام جهان به رئیسجمهور ایران، خضوع دشمن و این حرفهایی که میزنند به علت مقاومت و پایداری ملت ایران است و اگر فداکاری و حضور شما ملت نبود این اتفاق در تاریخ نمیافتاد». کلیدواژه همین است: «مقاومت و پایداری ملت ایران».
دو سال است که امریکا تلاش می کند تا دولت سوریه، متحد قدیمی ایران را ساقط کند و در این راه از همة توان منطقه ای و بین المللی، و نیز پتانسیل سیاسی و مالی- تسلیحاتی خود بهره برده است. حملة نظامی آمریکا و متحدانش به سوریه، درست در دقیقة نود، منتفی می شود نه لزوماً به خاطر حمایت سیاسی روسیه، بلکه عموماً به خاطر حضور میدانی ایران. این امر به کل خاورمیانه و مناطق پیرامونی ایران قابل تعمیم است.
پشتوانة «نرمش قهرمانانه»، «مقاومت جانانه» است. در نتیجة مقاومت جانانه، آمریکا پی برده که فشار و تهدید و تحریم کارساز نیست و اوباما از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل به همة مخاطبان جهانی اش رسماً اعلام کرده که «آمریکا به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست». سیاستی که در سی و پنج سال گذشته، سیاست رسمی ایالات متحده آمریکا بوده است.
این عزّت، مدیون امام و شهداست و بی تردید اکنون آیت الله سیدعلی حسینی خامنه ای، راهبرِ کاردانِ این مقاومت و پایداری است. این حقیقتی است که این روزها نباید فراموش شود. البته عده ای تجاهل می کنند، اما به رغم برخی بدبینی ها، به نظر نمی رسد که «حسن روحانی» و وزیر خارجه اش بخواهند از این حقیقت تغافل کنند!
در حالي كه چند هفته از تشكيل و آغاز به كار دولت مي گذرد، تحرك خاصي از سوي وزارت اقتصاد مشاهده نمي شود.
به گزارش الف، عدم تحرك در وزارت امور اقتصادي و دارايي در مورد موضوعات مختلف اقتصادي مانند نفت، بودجه و ارز و اتكا به برخي عزل و نصب ها و اظهارنظرهاي رسمي اين گمانه را بار ديگر در اذهان كارشناسان اقتصادي ايجاد كرده است كه وزارت اقتصاد بار ديگر در حال تبديل به وزارت دارايي است.
در حالي كه شمس الدين حسيني در دولت قبل نقش محوري در تصميم گيري ها يا اجراي تصميمات اقتصادي دولت داشت، در دولت جديد به شدت از نقش وزارت اقتصاد كاسته شده و وزير مربوطه و معاونان وي در هفته هاي اخير از متن تصميم سازي هاي اقتصادي به حاشيه رفته اند.
بنابراين گزارش، براساس روند كلي دولت هاي سازندگي و اصلاحات، وزير اقتصاد به غير از برخي مقاطع خاص، نقش چنداني در تصميم گيري هاي ستاد اقتصادي دولت كه در آن بانك مركزي و سازمان برنامه نقش اساسي داشتند، نداشت كه اين وضعيت در دولت هاي نهم و دهم تا حدودي تغيير پيدا كرد.
اما نكته جالب توجه در دولت جديد اين است كه هرچند نقش وزير اقتصاد در تصميم گيري هاي اقتصادي كاهش پيدا كرده اما سازمان برنامه و بانك مركزي نيز از اعلام استراتژي اقتصادي مشخص بازمانده اند كه البته اين سردرگمي را شايد بتوان ناشي از به حاشيه رفتن اساس تصميم گيري اقتصادي در دولت جديد و تاكيد بيش از اندازه بر سياست خارجي به عنوان حلال مشكلات اقتصادي ارزيابي كرد.
عدم جنب و جوش خاص در تيم اقتصادي دولت از وزارت اقتصاد تا وزارت مسكن و نشستن و دل بستن صرف به رفع تحريم ها خطري است كه مي تواند در ميان مدت دولت را با چالش رو به رو كند.
جای خالی مدیران مشاغل اقتصادی؟؟!!!
چه سوال سختیست !
جای خالی مدیران مشاغل اقتصادی مهم را ..............پر کنید؟
چقدر هم جای خالی دارد! مگر جای خالی هم پر می شود؟پرکردن مشاغل اقتصادی مهم نیست مهم این است که بوسیله چه افرادی این مشاغل پر می شود انشاء الله به هر شکلی که انجام می شود در جهت تحقق اهداف ملت انجام گردد
صندوق بینالمللی پول با اعلام اینکه نرخ رشد اقتصادی ایران در سال آینده به ۱.۱ درصد میرسد، از اعزام هیاتی اقتصادی به ایران خبر داد.
به گزارش فارس به نقل از الجزیره نت، سخنگوی صندوق بینالمللی پول گفت: «کریستین لاگارد» رئیس صندوق بینالمللی پول با حسن روحانی رئیس جمهور ایران در خصوص سیاستهای اقتصادی و راههای گسترش روابط با صندوق بینالمللی پول گفتوگو کردند.
سخنگوی صندوق بینالمللی پول افزود: این دیدار در حاشیه نشست سازمان ملل در نیویورک صورت گرفت. هیات ایرانی درباره گسترش روابط با اقتصاد جهانی در این نشست صحبت کردند و اقتصاد را از اولویتهای دولت ایران برشمردند و بر افزایش روابط با صندوق بینالمللی پول تاکید کردند.
وی یادآور شد: صندوق بینالمللی پول در حال بررسی برای اعزام گروهی به ایران است، تا برای بازگشت هیات اقتصادی ایران برای شرکت در جلسات آینده صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی که در واشنگتن برگزار میشود، از آنها دعوت کنند. آخرین هیئت صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۱۱ به ایران آمدند.این گروه اعزامی به ایران، با دقت تاثیر تحریمهای غرب علیه اقتصاد ایران را بررسی میکند. این تحریمهای در بخش ارتباط های تجاری باعث شد تا بانک جهانی در سال ۲۰۱۱ به شکل فزایندهای از ایران فاصله بگیرد.
کارشناسان معتقدند که صادرات نفتی ایران (به دلیل تحریمها) به نصف کاهش یافته است.صندوق بینالمللی پول در ماه آوریل برآورد کرد، اقتصاد ایران بعد از کاهش ۱.۹درصدی رشد اقتصاد در آخر سال گذشته، امسال قدری بهتر شده و این نرخ کاهشی به ۱.۳ درصد میرسد. صندوق بینالمللی پول همچنین معتقد است؛ انتظار میرود رشد اقتصادی ایران در سال آینده تا ۱.۱ درصد برسد.
شور و شوق زائدالوصف ايجاد شده در برخي گروه ها و جناح هاي سياسي و حتي بخشي از افكار عمومي در مورد بهبود قريب الوقوع وضعيت اقتصادي در اثر رابطه به آمريكا مي تواند طي ماه هاي آينده به خطري بزرگ براي اقتصاد ملي تبديل شود.
قضيه از اين قرار است كه طبق سابقه و رويه ايالات متحده در رفتار با كشورهاي تحت تحريمي كه به ديالوگ با آمريكا روي آورده اند و نيز وضعيت فعلي به وجود آمده در حداقل بخش قابل توجهي از سياستگذاران آمريكايي، نه تنها اين احتمال وجود دارد كه تحريم ها برداشته نشود بلكه در مواردي ممكن است به سمت تشديد تحريم ها نيز حركت كنيم.
مصوبه اخير كنگره در مورد اختيار تحريم يك ميليون بشكه نفت باقيمانده صادراتي ايران ظرف يك سال آينده و نيز اظهارات برخي چهره هاي متفند در انديشكده هاي ديپلماتيك امريكايي نشان مي دهد كه در صورت عدم كوتاه آمدن ايران از برخي خطوط قرمز تحريم ها تشديد خواهد شد (كه البته انتهاي اين عقب نشيني و گسترش حوزه آن حتي در صورت وقوع چنين اتفاقي مشخص نيست و در نهايت، توقف عقب نشيني را محتوم خواهد كرد).
به طور خلاصه مي توان گفت هم اكنون دو دسته ديدگاه در ميان هيات حاكمه آمريكا در رابطه با ايران و مساله تحريم ها وجود دارد. ديدگاه اول معتقد است كه اساسا انتخاب روحاني ناشي از موفقيت تحريم ها بوده است. در اين تحليل، نتيجه انتخابات ايران حاكي از وجود فشار داخلي به عقب نشيني هسته اي تلقي شده و اين چنين تشبيه مي شود كه توقف فشارها به نرسيدن و نچيدن ميوه درخت تحريم ها خواهد انجاميد. (كه البته در اين جا يادآوري رفتار انتخاباتي نادرست برخي جناح هاي سياسي داخلي در تبديل انتخابات به رفراندوم هسته اي بي مناسبت نيست). صاحبان اين عقيده معتقدند كه ايران هم اكنون بر لبه عقب نشيني ايستاده است و با فشار بيشتر و تنگ تر كردن مسير ارتباط بين المللي ايران، اهداف آمريكا محقق خواهد شد. دسته دوم اما معتقدند كه انتخاب روحاني و چرخش سياسي در ايران و اجماعي كه در اقشار متوسط به بالا پشت سر وي شكل گرفته است نيازمند پاسخ مناسب آمريكاست و در صورت عدم وجود چنين پاسخي كه مي تواند به صورت رفع قابل توجه تحريم ها و گشايش اقتصادي باشد، امكان سرخوردگي از آمريكا در ميان اين قشر و چرخش دوباره ايران دور از انتظار نخواهد بود.
رفتار گذشته آمريكا در مقابل ليبي نيز نشان مي دهد كه مشخص نيست كه صرف ديالوگ به رفع تحريم ها بيانجامد، كه برعكس، آمريكا در چنين مواقعي كه احساس مي كند طرف مقابل به اصطلاح كم آورده يا سيگنال هايي مبني بر كم آوردن ارسال مي كند، همانگونه كه در مورد ليبي رخ داد، به كمتر از “Stop, Shut and Ship” راضي نخواهد شد. مساله اي كه در مورد ليبي به بار زدن تجهيزات هسته اي به كشتي به مقصد آمريكا منجر شد و در مورد ايران نيز گونه هاي ديگر از آن در متون مختلف انديشكده هاي سياسي امريكايي مطرح مي شود.
از سوي ديگر، عدم وجود راهبرد مشخص در اقتصاد داخلي و نگاه حداكثري دولت به مسائل خارجي به نقطه خطر ديگري براي اقتصاد ايران تبديل شده است. تو گويي كه دولت هيچ راه حل ديگري براي مسائل اقتصادي غير از رابطه با آمريكا نمي شناسد و شاه كليد حل تمام مشكلات را در روابط خارجي مي بيند.
عدم وجود راهبرد اقتصاد داخلي، امكان عدم رفع تحريم ها و حتي امكان تشديد آنها و افسردگي رواني ناشي از جو رواني خوشبينانه فعلي، سه عاملي هستند كه احتمالا در ماه هاي آينده مشكل زا خواهند بود. روحاني براي جلوگيري از تبديل شدن به يك مرسي ديگر و نااميد شدن مردم از وي و كليدهايش به راه پيش رو دقت بيشتري كند.
گروه مانيتورينگ - اظهارات حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل، مصاحبه هایش با رسانه های غربی و تماس تلفنی تاریخی اش با باراک اوباما، نگرانی های زیاد برای مقامات اسرائیل بوجود آورده است. اسرائیل از بهبود روابط بین بهترین همپیمانش یعنی ایالات متحده و یکی از بدترین دشمنانش یعنی ایران هراسان است.
به گزارش بولتن نيوز، روزنامه گاردین در ادامه گزارش خود مي نويسد: اسرائیلی ها معتقدند در صورتی که ایالات متحده تحریم های اقتصادی را کاهش داده و تهدید به استفاده از گزینه نظامی را کنار بگذارد، ایران می تواند به بمب اتم دست یابد.
نتانیاهو گفته مدارکی را دال بر تداوم تلاش ایران برای دستیابی به سلاح های هسته ای ارائه خواهد کرد و از مسئولین آمریکایی و سایر کشور های غربی می خواهد که گول سخنان روحانی را نخورند. او روز شنبه پیش از سفر به نیو یورک گفت: " من واقعیتی را که در پس لبخندهای روحانی نهفته است را افشا خواهم کرد. باید واقعیت ها بیان شود و حقیقت روشن شود. امروز گفتن حقیقت برای صلح و امنیت جهان و کشور ما بسیار مهم است."
در همین حال سرویس اطلاعاتی داخلی اسرائیل (شین بت) اعلام کرده یک ایرانی که پاسپورت بلژیکی داشته را به اتهام جاسوسی برای ایران بازداشت کرده است.
صاحب نظران اسرائیلی معتقدند نتانیاهو برای تخریب چهره ی خوبی که روحانی از خود ارائه داده است کار بسیار سختی در پیش دارد. جوناتان اسپایر ، محقق مرکز مطالعات بین رشته ای در هرتزلیا معتقد است: "رئیس جمهور ایران تلاش می کرد بسیاری را در ایالات متحده متقاعد کند که در ایران روح تازه ای حاکم شده است که خواستار به توافق رسیدن با غرب است و در این راه بسیار موفق بوده است."
ناهوم بارنئا، ستون نویس مشهور روزنامه یدوت آرونوت می نویسد:" اوباما در تماس تلفنی اش با روحانی پرچمی را که نتانیاهو به اسرائیلی ها و جهان نشان داده بود و ستون هویت دیپلماتیک اش بود پایین کشید."
او می افزاید:" خطر حمله نظامی به ایران از بین رفته است. دست کم برای چند ماه آینده و نظر نمی رسد که خطر حمله اسرائیل به ایران هیچگاه جدی بوده باشد."
نتانیاهو خواستار افزایش تحریم های اقتصادی به همراه "تهدید نظامی جدی" علیه مردم ایران است. او می گوید در مورد سوریه همین تهدید نظامی باعث تن دادن آنها به پذیرش کنترل بین الملل بر سلاح های شیمیایی شان شد.
یوسی آلفر، تحلیلگر استراتژیک اسرائیلی معتقد است که " لحن ناخوشایند" نتانیاهو که شامل اقداماتی چون دستور دادن به نماینده اسرائیل به بیرون رفتن از سالن مجمع عمومی در زمان سخنرانی روحانی می شود به نظر شکست خورده می آید.
او می گوید:" فکر نمی کنم که استدلال های او بتواند کسی را متقاعد کند که مذاکره با روحانی ارزشمند نیست. وقتی که با هم یپمانانمان همراه نمی شویم، در واقع درجه ای از اعتبارمان را از دست می دهیم."
اظهارات فوق در حالي است كه علاوه بر اين جان کری، وزير امور خارجه آمريکا، روز يکشنبه، هفتم مهر ماه، گفت اگر ايران ثابت کند که برنامه اتمیاش مقاصد نظامی ندارد توافق هستهای با این کشور میتواند زودتر از شش ماه صورت گيرد.
آقای کری در گفتوگو با برنامه «۶۰ دقيقه» شبکه تلويزيونی «سیبیاس» گفت که خواست حسن روحانی، رييس جمهوری ايران، برای دستيابی به توافق هستهای بين سه تا شش ماه، حتی میتواند زودتر اتفاق بيفتد به شرطی که ايران شرايط مشخص را برآورده سازد.
وی اظهار داشت: «ممکن است توافق زودتر از اين زمان رخ دهد- بستگی دارد به آنچه که رخ میدهد- و اينکه ايران برای چنين وضعيتی آماده باشد».
وزير امور خارجه آمريکا تصريح کرد: «ما نياز به يک توافق خوب در اين زمينه داريم و توافق خوب بدين معنی است که کاملا معتبر باشد، به گونهای که صلحآميز برنامه هستهای ايران با اقداماتی محک زده شود».
آقای کری افزود: «اگر اين برنامه صلحآميز است و همه به آن اذعان داشته باشيم- همه دنيا آن را بپذيرند- مناسبات با ايران میتواند به شکل محسوسی بهتر شود و به سرعت اتفاق بيفتد».
وی تاکيد کرد که تحريمها عليه ايران نمیتواند لغو شود مگر اينکه روشن شود که «روندی قابل ارزيابی، پاسخگو و شفاف» آغاز شده است.
به گفته وزير امور خارجه آمريکا، «دسترسی بازرسان بينالمللی به تاسيسات هستهای ايران در دلهای کوههای نزديک شهر قم میتواند نشان دهد که ايران به دنبال ساخت سلاح هستهای نيست».
اشاره آقای کری به تاسيسات فردو است که ايران گفته است برای در امان ماندن از هر گونه حملات احتمالی آمريکا يا اسرائيل آن را در دل کوه بنا کرده است.
جان کری گفت که ایران «میتواند فورا درهای اين تاسيسات را به روی بازرسان بگشايد. آنها میتوانند پروتکلهای الحاقی را که ضامن دسترسی بازرسان به تاسيسات ايران است امضا کنند».
وزير امور خارجه آمريکا اظهار داشت که ايرانیها میتوانند به طور داوطلبانه غنیسازی را در سطح خاصی محدود کنند، چرا که برای مقاصد صلحآميز نيازی به غنیسازی در سطح بالاتر نيست.
جمهوری اسلامی ايران در حال حاضر در دو سطح ۳.۵ و ۲۰ درصد اقدام به غنیسازی اورانيوم میکند که اين دومی، باعث نگرانی کشورهای غربی شده است. غرب میگويد که ايران با غنیسازی اورانيوم در سطح ۲۰ درصد و انبار کردن آن، قادر خواهد شد تا مواد لازم برای ساخت يک يا چند بمب اتمی را در اختيار داشته باشد.
اين در حالی است که ايران اين ادعاها را رد کرده و گفته است که غنی سازی در سطح ۲۰ درصد برای توليد راديوداروهای مورد نياز بيماران خاص است.
اظهارات جان کری پس از آن بيان میشود که در يک هفته گذشته تحولات بسيار مهمی در روابط تيره تهران و واشينگتن ظرف ۳۴ سال گذشته رخ داده است. ديدار وزير امور خارجه آمريکا با همتای ايرانیاش در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل و همچنين تماس تلفنی باراک اوباما و حسن روحانی اميدها در دو کشور را برای حل و فصل سريع پرونده هستهای ايران فراهم کرده است
حسن روحانی، رييس جمهوری ايران، هفته پيش گفت که تهران مايل است تا پرونده اتمی ایران را ظرف سه تا شش ماه حل و فصل کند و به موازات آن بايد تحريمهای بين المللی عليه تهران برداشته شود.